او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

نکند مبغوضترین باشیم؟؟؟

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم 
بسم الله الرحمن الرحیم



امام سجاد علیه السلام:
الا و ان ابغض الناس الى الله من یقتدى بسنة امام و لا یقتدى باءعماله.
هشدار که مبغوضترین  مردم نزد پروردگار، 
کسى است که 
شیوه امامى را پیروى کند 
ولى از سیره عملى او پیروى ننماید.
(الکافى، 8: 234، ح 312.) 








أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ﴿۲- عنکبوت﴾

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند (۲)







وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿۱۱-حج﴾

و از میان مردم کسى است که خدا را بر حرفی [و در برخی شرایط] مى‏پرستد 
پس اگر خیرى به او برسد بدان اطمینان یابد 
و چون بلایى بدو رسد روى برتابد
در دنیا و آخرت زیان دیده است این است همان زیان آشکار (۱۱)







یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲-صف﴾

کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳-صف﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏اید چرا چیزى مى‏گویید که انجام نمى‏دهید (۲)

نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید (۳)







امیرالمومنین علی علیه السلام:
لَعَنَ اللّه ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ
خدا لعنت کند 
کسانی را که امر به معروف می کنند، ولی خود به آن پایبند نیستند 
و نهی از منکر می کنند، ولی خود مرتکب آن می شوند.
(نهج البلاغه خطبه 129/ بند 9 – فیض الاسلام).





امام حسین علیه السلام:
"الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم و اذا محضوا بالبلاء قلت دیانون" 
مردم بنده دنیا هستند 
و دین لقلقه زبانشان است، 
گرد دین می گردند تا وقتی زندگیشان تأمین باشد، 
و چون به بلایی آزمایش شوند، 
دینداران کم می شوند.
تحف العقول، ص 245

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عادت به استفاده از شعر ندارم

البته متأسفانه!


اما هر چه کردم از این نتوانستم بگذرم:





فرض کن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)به تو ظاهر گردد

ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی؟

باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟!!!

محب واقعی اهل بیت

بسم الله الرحمن الرحیم 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: 
من رزقه الله حب الائمه من اهل بیتی 
فقد اصاب خیر الدنیا و الاخره. 
فلا یشکن احد انه فی الجنه، 
فان فی حب اهل بیتی عشرین خصله، 
عشر منها فی الدنیا 
و عشر فی الاخره. 
اما فی الدنیا 
فالزهد 
و الحرص علی العمل (او علم) 
و الورع فی الدین 
و الرغبه فی العباده 
و التوبه قبل الموت 
و النشاط فی قیام اللیل 
و الیاس مما فی ایدی الناس 
و الحفظ لامر الله و نهیه عز و جل 
و التاسعه بغض الدنیا 
و العاشره السخاء. 
و اما فی الاخره ... فطوبی لمحبی اهل بیتی. بحارالانوار ج51 :ص78 ح12. 

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: 
آن کس که خداوند محبت ائمه اهل بیت مرا روزی او کند 
پس به خیر دنیا و آخرت می رسد 
و جای تردید نیست که در بهشت خواهد بود، 
زیرا در محبت اهل بیت من بیست خصلت هست 
که ده خصلت آن در دنیا 
و ده خصلت در آخرت است. 
اما ده خصلت دنیا عبارت است از: 
زهد (به این معنا که انسان نه با روی آوردن دنیا به و نه با از دست دادن مواهبش قلبش متأثر نشود!) 
و حرص بر عمل (در برخی نسخه های حرص بر علم) 
و پارسائی در دین 
و میل (و رغبت) به بندگی (و اطاعت از خدا) 
و توبه پیش از مرگ 
و نشاط در شب زنده داری 
و مایوس بودن از آنچه در دست مردم است (و فقط چشم امید به خدا داشتن) 
و حفاظت از امر و نهی خداوند 
و نهم بغض دنیا (که حب دنیا رأس تمام خطاهاست!)
و دهم سخاوت. 
و اما ده خصلت آخرت این است: ... پس خوشا به حال دوستداران اهل بیت من. 


آیا ما محب اهل بیتیم حقیقتاً؟

فایده یاد مرگ چیه؟

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم



فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴-سجده﴾

پس به خاطر آنکه دیدار این روزتان را فراموش کردید [عذاب را] بچشید ما نیز "فراموشتان" کرده‏ایمو عذاب جاویدان را به خاطر کار و کردار پیشینتان بچشید (14)



سلام عرض شد


اگه شما هم مثل منِ حقیر فقیر سراپاتقصیر این حالات را دارید:


دل مرده شدید و نمی دانید چه کنید تا دلتان زنده شود

نمی دانید چه کنید تا مرگ و جان دادن برایتان آسان شود

اگر نمی توانید بر هوای نفس خود غلبه کنید

اگر غفلت در زندگی روزمره ی این آخرالزمان همواره گرفتارتان ساخته و یادتان می رود که از کجا آمده اید، کجا هستید و به کجا می روید

اگر دلت به وعده های خدا اطمینان ندارد

اگر گرفتار حرص و طمع هستید

اگر دنیا که باید منفور و مغضوب مومن باشد محبوب شماست و به آن رغبت شدید دارید

اگر در کارهای خیر کوشا نیستید و به سوی آنجام آنها شتاب ندارید

و اگر....

.

.

.

اگر به دنبال راه حل این مشکلات هستید.............................

.

.

.

راه حلش به استناد کلام معصومین 2 کلمه بیشتر نیست:

.

.

.

.

یاد مرگ

.

.

.

اما بهتر است کلام نورانی خود اهل بیت را در این موارد تقدیم کنم:


امام صادق علیه السلام:


ذِکرُ المَوتِ یُمیتُ الشَّهَواتِ فی النَّفسِ، ویَقلَعُ مَنابِتَ الغَفلَةِ، ویُقَوّی القلبَ بمَواعِدِ اللّه، ویُرِقُّ الطَّبعَ، ویَکسِرُ أعلامَ الهَوى ویُطفِئُ نارَ الحِرصِ، ویُحَقِّرُ الدُّنی.

یاد مرگ، 

خواهش‏هاى نفس را مى‏میراند 

و رویشگاه‏هاى غفلت را ریشه‏کن مى‏کند 

و دل را با وعده‏هاى خدا نیرو مى‏بخشد 

و طبع را نازک مى‏سازد 

و پرچم‏هاى هوس را درهم مى‏شکند 

و آتش حرص را خاموش مى‏سازد 

و دنیا را در نظر کوچک مى‏کند.

بحار الأنوار : 6 / 133 / 32 منتخب میزان الحکمة : 518


رسول اکرم صلوات الله علیه و آله:

أکثِروا ذِکرَ المَوتِ، فما مِن عَبدٍ أکثَرَ ذِکرَهُ إلاّ أحیا اللّه‏ُ قلبَهُ وهَوَّنَ علَیهِ المَوتَ.

مرگ را فراوان یاد کنید؛ 

زیرا هیچ بنده‏اى آن را بسیار یاد نکرد، 

مگر این که خداوند دلش را زنده گردانید و مردن را بر او آسان ساخت.

کنزالعمّال : 42105 منتخب میزان الحکمة : 518



امام صادق علیه‏السلام :


أکثِروا ذِکرَ المَوتِ؛ فإنّهُ ما أکثَرَ ذِکرَ المَوتِ إنسانٌ إلاّ زَهِدَ فی الدُّنیا.

مرگ را فراوان یاد کنید؛ 

زیرا هیچ انسانى مرگ را بسیار یاد نکرد، 

مگر این که به دنیا بى‏رغبت شد!

رسولُ اکرم صلوات الله علیه و آله:


مَنِ ارتَقَبَ المَوتَ سارَعَ‏فی الخَیراتِ.

کسى که چشم به راه مرگ باشد، در انجام کارهای خیر می شتابد!

دو روی سکه...

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
روی اول سکه:
امام صادق علیه السلام :
إِنَّ اللّه‏َ لا یَرفَعُ إِلَیهِ دُعاء عَبدٍ وَفى بَطنِهِ حَرامٌ أَو عِندَهُ مَظلَمَةٌ لأِحَدٍ مِن خَلقِهِ؛

دعاى هیچ بنده‏اى که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى ‏رود.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 90، ص321، ح31

روی دوم سکه:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :
مَنْ أَکَلَ مِنَ الْحَلَالِ الْقُوتَ صَفَا قَلْبُهُ وَ رَقَّ وَ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ وَ لَمْ یَکُنْ لِدَعْوَتِهِ حِجَابٌ

هر کس از (قوت) حلال بخورد، قلبش رقت و صفا می یابد ، چشمانش پر اشک مى شود و براى (استجابت) دعایش مانعى نمى ‏باشد.
مجمع البحرین ج 5 ، ص 353


صرفاً جهت اطلاع:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
مَنْ أَعْرَضَ عَنْ مُحَرَّمٍ أَبْدَلَهُ اللّه‏ُ بِهِ عِبادَةً تَسُرُّهُ؛

هر کس از حرام دورى کند، خداوند به جاى آن عبادتى که او را شاد کند نصیبش مى‏گرداند.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 74، ص 121، ح 20


امام هادى علیه السلام:
اِنَّ الحَرامَ لا یَنمى وَ اِن نَمى لا یُبارَکُ لَهُ فیهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم یُؤجَر عَلَیهِ وَ ما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛

به راستى که حرام، افزایش نمى ‏یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه ‏اى به سوى آتش خواهد بود.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 5، ص 125، ح 7


قال الله تعالی:
یا أَحمَدُ إِنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أَجزاءَ: تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ فَإِذا طَیَّبتَ مَطعَمَکَ وَ مَشرَبَکَ فَأَنتَ فى حِفظى وَ کَنَفى؛

در حدیث قدسى آمده است که خداوند مى ‏فرماید: اى احمد همانا عبادت ده جزء است که نه جزء آن طلب ‏روزى حلال است، پس چون خوراکى و نوشیدنى خود را پاک کردى در پناه و حمایت من هستى.
بحار الانوار(ط-بیروت) ج 74 ، ص 27


امام على علیه السلام :
إِنَّ العَبدَ لَیَحرُمُ نَفسَهُ الرِّزقَ الحَلالَ بِتَرکِ الصَّبرِ، و َلا یُزادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ؛
بنده به سبب بى‏ صبرى، خودش را از روزى حلال محروم مى ‏کند و بیشتر از روزى مقدّر هم نصیبش نمى‏ شود.
شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج3، ص160

ماحصل چند سال مطالعه در باب چگونه آدم شدن منتظری پوشالی چون خودم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این ماحصل چند سال مطالعه و تحقیق من و مجالست با کسانی است که به نظرم رنگ و بویی از محبوب دارند!
برای هر کدام از این بندها آیات و روایات متعدد است که اگر عمری بود و توفیقی در ذیل هر یک به مرور اضافه می شود!
اما خدا چه میداند شاید همین امروز دفتر عمر ما به برگ آخر رسید
گفتم حداقل تیتر وار ذکرش کنم
منتظران حقیقی حضرت حجت اینها را دارند.


1- نماز اول وقت (حتی و به ویژه نماز صبح)
2- مراقبت از زبان (مراقبتی بسیار شدید)
3- پاک کردن حقوق مالی (به ویژه حق الناس و دیون مالی)
4- استغفار دائم و تلاش مجاهدانه برای ترک معصیت (به ویژه معاصی زبان و چشم(مخصوصاً آقایان!!!!!) و شکم و گوش!)
5- نماز شب و شب زنده داری (بدون این نمیشه!)
6- انس با قرآن (شامل تلاوت مداوم در روز، تفکر در آیات و عمل به دستورات!)
7- شرکت در مراسم عزاداری سیدالشهدا و حتی برپایی انفرادی آن (ولو در حد مداومت بر زیارت عاشورا و گوش دادن روضه و ریختن اشک برای حضرت)
8- جمع شدن کسانی که محب اهل بیت هستند در مجالسی برای انس گرفتن و دوستی کردن و خواندن احادیث اهل بیت (یکی از مهمترین کارها است که آثار بسیار بسیار مهمی دارد در حفظ و رشد ایمان!!!!!!!!!)
9- اظهار فقر و بیچارگی بر سر سجاده به پیشگاه الهی در تمام زمینه ها(عاجزانه و حقیرانه و ملتمسانه مکرر در مکرر)
10- توسل به اهل بیت (یک بار گفتم چگونه توسل کنم؟ گفتند این قدر میدانیم که زنی که درد زایمان دارد نمی پرسد چگونه فریاد بزنم، فریاد می زند!)
11- کم کردن شدید ارتباط به ویژه ارتباط و انس قلبی با کسانی که آنها با خدا انسی ندارند و محب اهل بیت نیستند و از اینها مهمتر از دشمنان اهل بیت بیزار نیستند!!!
12- یک سری اعمال عبادی هم هست (مانند زیارت اماکن مقدس، خواندن زیارت جامعه کبیره، تلاوت سوره اسراء در شبهای جمعه، تأکید فراوان بر خواندن نوافل به ویژه نافله های صبح، مغرب، عشا و شب، تأکید ویژه بر خواند تعقیبات نماز، خواندن نمازهای مستحب مانند نماز امیرالمومنین و نماز جعفر طیار و ..و ادعیه ای مانند ندبه و کمیل و دعاهای صحیفه سجادیه و زبان ذاکر به اذکاری چون صلوات و استغفار و ...)
13- نظم (در همه ی ابعاد زندگی و به وِیژه اعمال عبادی)
14- شدیداً مراقبت در کسب روزی حلال
15- سحر خیزی
16- وفای به عهد (بسیار مهم و کلیدی)
17-صدق (حتی در جایی که به ضرر ماست)
18- رعایت احترام والدین و همچنین سادات (شدیداً)
19- صله رحم
20- اهل بازکردن گره از مشکلات مومنین (به ویژه بازکردن گره مالی برادران دینی!!!!!!!!!!!!)
21- بسیار خوش خلق و گشاده رو و حقیقتاً متواضع، صابر (بر بلا و مصیبت و سختی اطاعت خدا و پرهیز از گناه) و حلیم (فروبرنده ی خشم)
22- اهل فهم دقیق و عمیق و از روی تحقیق معارف دین!

** برای خانم ها هم تا آنجا که من متوجه شدم، حجاب کامل و حفظ حیای حقیقی (در تمام شئون و مراتب آن) + اطاعت از همسر و تلاش برای کسب رضایت او بسیار مهم است

*** توجه بسیار ویژه داشته باشید که مهمترین رکن در تمام این موارد این است که انسان نیت کند که این موارد را به تبعیت از امام خود در راه بندگی خدا انجام دهد، اگر نیت تبعیت از امام نباشد، عملاً تحت ولایت الله انجام نمی شود این اعمال و یخرجهم من الظلمات الی النور و سیر از ظلمات به سوی نور و تقرب الی الله تحقق نمی یابد، علاوه بر این که نیت تبیعت از امام در این موراد باعث می شود که در حصنی قرار بگیرد که از کمین مکاید ابلبس در امان بماند!
استدعا دارم شدیداً به نکته بالا توجه بفرمایید و در این زمینه و اگر حوصله داشتید در این زمینه مطالب این تاپیک را به طور کامل مطالعه فرمایید:
ایاک نعبد!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(مقاله ی ویژه!)#$

این متن مرا به فکر فرو برد... حراج گنج... و سبک زندگی ما...

بسم الله الرحمن الرحیم
دوست و برادر عزیزم جناب آقای paradise، متن زیر را برای حقیر ارسال کرد!
متنی که جای بسی تأمل دارد
البته خودش تأمل مرا برانگیخت و مرا یاداوری کرد که در چه غفلت دست و پا می زنم
از کجا آمده را که کار نداریم
بهر چه آمده ام را هم که فراموش کرده ایم
با این که میدانیم به کجا می رویم اما انگار نه انگار!!!!
و اما متن ارسالی:

سلام علیکم و رحمة الله
وقت بخیر


چند وقت پیش مطلبی خوندم از کتاب "خدا خانه دارد" که ...........
گفتم بد نیست شما هم بخونیش ..



حراج گنج

روی شیشه نوشته: “قیمت ها شکسته شد” ما پشت ویترین صف می کشیم تا شاید کلاهی یا پیراهنی را ارزانتر از آنچه می ارزد، بفروشند.
صف می کشیم و نوبت می گذاریم. هول می زنیم. از هر کدام دو تا می خریم برای روزهای مبادایی که گاهی اصلاً نمی آیند.

مردی گنجی را حراج کرده است. گنجی را بی بها می فروشد. گفته لازم نیست چیزی بدهید، یعنی اگر گفته بود لازم است، ما چیزی درخور این معامله نداشتیم.
گفته: “فقط ظرف بیاورید! ظرف!” حجمی که در آن بشود چیزی ریخت. گنجایش گنج!

هیچ کس نمی آید … هیچ کس صف نمی بندد …
مرد فریاد می زند : «کیلاً بغیر ثمنٍ لو کان له وعاء؛ بی بها پیمانه می کنم اگر کسی را ظرفی باشد» و ظرف نیست و گنجایش ظرف در هیچ کس نیست …

ما از کنار این حراج بزرگ، خیلی ساده می گذریم و می دویم سمت جایی که جورابی را به نصف معمولش می فروشند. ظرف های ما این دل های انگشتانه ای است! چه چیز در آن جا می شود که او بخواهد بی بها به ما ببخشد؟؟

ما به اندازه “یک پیاله گندم عشق” هم جا نداریم. کف دستی دانایی اگر در ما بریزند پر می شویم! سرریز می کنیم و غرور از چشم ها و زبان هامان بیرون می تراود …

با ما چه کند این ابر مرد که گنجی را حراج کرده است؟؟ گم شده ایم. سرگردان در کوچه های زمین! نشانی در دست، مبهوت به تمام درهای بسته نگاه می کنیم. هیچ کدامشان شبیه دری نیستند که ما گم کرده ایم! شبیه جایی نیستند که روزی از آن راه افتادیم و حالا دلمان می خواهد به آن برگردیم.

مرد ایستاده کنار دیوار کوچه. ما گیج و سردرگم از کنارش رد می شویم. دستمان را می گیرد. یک لحظه چشم در چشم می شویم …
می گوید: «کجا؟!» می گوییم: «رهامان کن، پی جایی می گردیم!»
می گوید: «من بلد راهم، پی ام بیایید، می رسانمتان.»
می گوییم: «نه! خودمان می گردیم، خودمان می یابیم.»
می گوید: «این کوچه، زمین است! نشانی شما اصلاً مال این طرف ها نیست!» مکث می کند. زیر لب می گوید: «فلانا بطرق اسماء اعلم منّی بطرق الارض؛ من به راه های آسمان داناترم تا راه های زمین.»
ما می گوییم: «نه! گمشده ی ما، همین جا لابلای آدم های زمین است.» از کنارش می گذریم و باز گم می شویم، بیشتر از قبل!
می گوید: «پیش از آنکه بروم، سوالی بپرسید»
ما می خندیم: «سوال؟! کی حوصله دارد چیزی بپرسد؟!
ما همه چیز را می دانیم. ما اینقدر با این خاک پست، هم عیار شده ایم که همه ی فراز و فرودهایش را می شناسیم. همه ی تپه ها و دره ها را!
مرد می پرسد: «مگر همه ی جهان، همین خاک است؟»
ما می گوییم: «بله! برای ما بله …» و تا بخواهد چیزی بگوید می خندیم.یکی مان به مسخره
می گوید: «تو اگر دانایی، موهای سر مرا بشمار!!»
و چشم های مرد به اشک می نشیند.


مرد، خبر بزرگ است، نباء عظیم.
و ما عادت داریم خبرهای بزرگ را تکذیب کنیم و دل ببندیم به خبرهای کوچک. به اینکه امروز چی ارزان شده؟!!!!!!!!
یا در کدام اداره میز می دهند یا …. ما خبرهای بزرگ را تکذیب می کنیم. علی را! نباء عظیم را باور نمی کنیم و علی مجبور می شود نفرینمان کند. چه نفرینی! خدایا مرا از این ها بگیر!
از این بالاتر نمی شد چیزی گفت. مردمی که بودن او را نمی فهمند، باید به نبودنش گرفتار شوند.

می گوید: «خدایا! من از اینها خسته ام، این ها از من. مرا از این ها بگیر.»
و ما تا ابد در تاریکی، بعد از این نفرین دست و پا می زنیم.




.
.
.
سکوت ..


به نبودن امام زمانم گرفتارم، چون نبودن او را نمی فهمم!

بهترین اوقات خود را باید صرف چه چیز کنیم؟ (سبک زندگی الهی)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ الْمُتَّقِینَ ...﴿۱۵- الذاریات﴾

...بِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿۱۸- الذاریات﴾

همانا متقین...(15)

... در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‏ کردند (۱۸)



سلام

امیرالمومنین علی بن البیطالب روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه در فرازی از نامه ی خود خطاب به مالک اشتر می فرمایند:

واجْعَلْ‏ لِنَفْسِک‏ فِیمَا بَیْنَک‏ وبَیْنَ اللَّه أَفْضَلَ تِلْک الْمَوَاقِیت‏.(1)

و بهترین زمانهایت را برای خلوت کردن بین خودت و خداوند قرار بده.



واقعاً این خیلی مهم است، از چند نفر از دوستانم پرسیدم به نظر شما بهترین وقت خود را باید برای چه کاری صرف کنیم؟

جواب ها مختلف بود

یکی گفت: صرف خانواده

یکی دیگر گفت: صرف خدمت به خلق

دیگری گفت: صرف تفکر و تدبر

و دیگری گفت: صرف عبادت و...

دقیقش این است که مفهوم خلوت با خدا، حتی عبادت به معنای عرفی آن، یعنی اعمال عبادی مانند قرآن خواندن و زیارت خواندن و نماز خواندن و ... هم نیست و نه حتی به معنای دعا کردن های عرفی ما، این که لحظه ای و دمی انسان با خالق خویش خلوتی کند و سخن بگوید و خدایش را حاضر و ناظر و شنوا و بینا بداند و با او انسی بگیرد و راز و نیازی بکند و شاید مهمترین نکته اش این است که قلب انسان حقیقتاً در آن خلوت متوجه خدا باشد.

(استادِ ما توصیه می فرمودند که سعی کنید از میان ادعیه، به خصوص صحیفه ی سجادیه آن را که با حال شما همخوانی دارد و گویای حال شما است بخوانید، خودشان مثال میزدند که یک بار شدیداً شاکی بودند از مسائلی و شروع کردند به خواندن مناجات الشاکّین (از مناجات های پانزدهگانه معروف به خمس العشر که در مفاتیح هست و از امام سجاد علیه السلام نقل شده)).

خلاصه ی کلام اینکه حضرت امیر می فرمایند که یک بنده ی واقعی خدا در سبک زندگی الهی، بهترین اوقات خودش را باید صرف خلوت کردن با خدای خویش کند؛

و بر اساس آیات و روایات هم بهترین اوقات عمر انسان سحر است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! که چقدر خواب در آن زمان می چسبد!!!!SmileCoolSadSadSadSadSad

و ما معمولاً خواب هستیم در بهترین زمان عمر زندگی ما


به قول یکی از بزرگان کَرِه ی عمر آدم سحر است و مابقی به درد دوغ می خورد و رمقی ندارد و هر کس به جایی رسید از سحر رسید.

به قول حافظ علیه الرحمه

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

از یمن دعای شب و ورد سحری بود (2)



یک نکته ی دیگر هم بسیار مهم است که می توان از این کلام مولا متوجه شد

و آن این است که وقتی حضرت می فرمایند بهترین زمان عمر شما باید برای خلوت با خدا باشد یعنی به طور پیش فرض لزوم رابطه ی دائم با خدا از طریق خلوت با خدا لحاظ شده است
حالا بهترین وقت که هیچ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

انصافاً آخرین باری که ما درست و حسابی با خدای خود خلوت کرده ایم کِی بوده است؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



إِلَهِی‏

...مَتِّعْنَا بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِک‏ (3)

خدایا

... ما را از لذت مناجاتت بهره مند فرما




(1) نهج البلاغه ی شریف، نامه ی 53

(2) غزل 216 از دیوان حافظ

(3) مفاتیح الجنان، باب اول در ادعیه، مناجات خمس العشر، ص241، مناجات السابع (مناجات المطیعین) مناجات هفتم از مناجاتهای 15 گانه امام سجاد(مناجات مطیعین)

من اهل کوفه هستم و علی زمانم تنها و در چاه غیبت است!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

مدتهاست تاپیکی نزدم

قصد هم نداشتم بزنم

منتها ایام محرم است

و برای حسینِ 1400 سال قبل به زودی همه عزادار می شویم (و البته باید هم بشویم!) و بر سر و سینه می زنیم (و البته باید هم بزنیم!!)

و غافل از حسین زمان خویش هستیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و همچنان تنهایش گذاشته ایم:

(A+)چرا و چگونه سیّدالشّهدا (علیه السلام) تنها شد (مقاله ویژه!!!)

(B+)علل باز ماندن افراد، از یاری رساندن و بودن در رکاب امامِ زمانشان

بلکه عامل زندان غیبت ایشان هستیم و عین خیالمان هم نیست!

سخنی کوتاه با زندان بانان امام زمان علیه السلام

قبل از شروع بگویم روی سخنم تنها با کسانی است که فکر می کنند دغدغه ی آنها تلاش برای ظهور حضرت حجت است

مدتی بود که شروع کردم به خوندن نهج البلاغه

بعد توجهم جلب شد به خطبه هایی که در اون حضرت امیر مردم کوفه را مخاطب قرار داده اند: فقط یک نمونه را ذکر کنم:

أَیُّهَا النَّاسُ، الْمجْتَمِعَةُ أبْدَانُهُمْ، الُمخْتَلِفَةُ أهْوَاؤُهُمْ کَلامُکُم یُوهِی الصُّمَّ الصِّلابَ وَفِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الاْعْدَاءَ! تَقُولُونَ فِی الَمجَالِسِ: کَیْتَ وَکَیْتَ…ِ، فَإذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ: حِیدِی حَیَادِ!مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاکُمْ، وَلاَ اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاکُمْ، أَعَالِیلُ بِأَضَالِیلَ دِفَاعَ ذِی الدَّیْنِ المَطُولِ لاَ یَمنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ! وَلاَ یُدْرَکُالْحَقُّ إِلاَ بِالْجِدِّ!أَیَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِکُمْ تَمْنَعُونَ، وَمَعَ أَىی إِمَامٍ بَعْدِی تُقَاتِلُونَ؟ المَغْرُورُ وَاللهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ، وَمْنْ فَازَبِکُمْ فَازَ بَالسَّهْمِ الاْخْیَبِ وَمَنْ رَمَى بِکُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَنَاصِلٍ أَصْبَحْتُ وَاللهِ لا أُصَدِّقُ قَوْلَکُمْ، وَلاَ أَطْمَعُ فِی نَصْرِکُمْ، وَلاَ أُوعِدُ العَدُوَّبِکُم. مَا بَالُکُم؟ مَا دَوَاؤُکُمْ؟ مَا طِبُّکُمْ؟ القَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُکُمْ، أَقَوْلاً بَغَیْرِ عِلْمٍ! وَغَفْلَةً مِنْ غَیْرِ وَرَعٍ! وَطَمَعاً فی غَیْرِ حَقٍّ؟!

فرازی از خطبه 29 نهج البلاغه شریف

 

اى مردمى که پیکرهایتان با هم است ولی خواسته‏هایتان گوناگون است!

سخنان‏داغ شما سنگهاى سخت را در هم مى‏شکند، ولى اعمال سست‏شما دشمنانتان را به طمع مى‏اندازد،

در مجالس و محافل مى‏گویید چنین و چنان خواهیم کرد.اما هنگام جنگ فریاد مى‏زنید:

اى جنگ! از ما دور شو!

آنکس که شما را (به یاری) بخواند عزت نیابد! و کسى که شما را رها کند قلب او از آزار شما در امان نخواهد بود،

بهانه های نابخردانه می آورید همچون بدهکار خواهان مهلت از من مهلت می خواهید.

انسان خوار و ترسو هرگز ستم را از خود دور نتواند کرد و حق جز با تلاش به دست نمی آید.

شما که از خانه خود دفاع نمى‏کنید چگونه مى‏توانید از خانه دیگران دفاع کنید؟...

به‏خدا سوگند فریب خورده واقعى آن کس است که به گفتار شما مغرور شود!

...و کسى که بخواهد بوسیله شما تیراندازى کند همچون کسى‏ است که با تیرهاى بى پیکان تیر انداخته است!

سوگند بخدا به آنجا رسیده‏ام که گفتارتان را تصدیق نمى‏کنم و به یارى شما امید ندارم ‏و دشمنان را به وسیله شما تهدید نمى‏کنم!

شما را چه می شود؟ دوای دردتان چیست؟ راه مداوایتان چیست؟

آنها هم مردانى همچون شما هستند!(چرا آنها این همه پایدارند و شما این قدرسست؟!)

آیا سزاوار است ‏بگوئید و عمل نکنید؟

و در غفلت بمانید و پرهیز نکنید؟

و در امید و طمع به چیزی داشته باشید که حق نیست؟...

 

 

ویژگیهای مردم کوفه را که در خطبه های مختلف حضرت امیر برشمردند با خودم مقایسه کردم

دیدم خیلی از آنها را در هنگام عمل که فرا می رسد دارم

دقت کردم و دیدم که حاضر نیستم برای یاری حجت زمان خود مانند بلال حبشی ها و عمار یاسر ها شکنجه شوم و تجمل کنم

یاد این کلام خدا در قرآن در مورد خودم افتادم:

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿۱۱- حج﴾

و از میان مردم کسى است که خدا را فقط به حرف[و بدون عمل] مى‏پرستد پس اگر خیرى به او برسد بدان اطمینان یابد و چون بلایى بدو رسد روى برتابد در دنیا و آخرت زیان دیده است این است همان زیان آشکار

(۱۱)

یک هشدار بسیار جدی به همه ی کسانی که فکر میکنند بنده هستند!!

حاضر نیستم در شعب ابیطالب مدتی زندگی کنم برای یاری حجت زمان خود

اندک فشار اقتصادی و اندک فشارهای دنیوی باعث می شود یادم برود آرمانهایم (به قول استادم که می گفتند: ما فقط تا وقتی خدا را بنده ایم که یخچالمان پر از مرغ است!)

همسرم به حضرت سید الشهدا علاقه ی زیادی دارد

درمورد کوتاه آمدن و مذاکره با آمریکا یک روز به من گفت:

آخه تا کی؟ مردم پدرشون داره در میاد

(البته بمان که اعتقاد شخصی من این است که ریشه ی بسیاری از مشکلات ما عدم توکل حقیقی و سوء مدیریت و سوء تدبیر و بی کفایتی و رشوه خواری و بسیاری مفاسد کوچک و بزرگ داخل است و نه تحریم خارج ...)

بهش گفتم دقیقاً این همون بهانه ای هست که مردم کوفه گرفتند در دعوت حضرت امیر برای مبارزه با معاویه

با همین بهانه امام حسن تنها شد و تن به صلحنامه دادند

و نتیجه ی این جمله ی تا کی که شما در مبارزه با دشمن مسلم خدا می گویی می شود سر امام حسین علیه  السلام بالای نیزه در ظهر عاشورا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

می شود تنها شدن ولی خدا

و یاد این کلام امام حسین علیه السلام افتادم که می فرمایند:

اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛

به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایى که دین وسیله زندگى آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى شوند.

تحف العقول، ص 245 .
 
 
دیدم حاضرم برای خوردن یک فلافل سالادی در یک شب در قم بیش از 4 مغازه در چندین جای شهر را بگردم اما ...
 
دیدم ها بسیار است...
 
 
خدمت استاد بودم
گفتند:
ما اهداف اولیای خدا را در نظر می گیریم اما سلوک و روش آنان را نداریم
بهتر است اهدافی متناسب با وضع خودمان در نظر بگیریم
 
مثلاً نماز اول وقت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
معنی ندارد که نماز صبح انسان قضا بشود
و فاجعه است  که قضا بشود و خیلی راحت صبح بلند شویم و تنها بگوییم  اِاِ چرا قضا شد؟ و حیلی راحت بدون تأثر و تأسف آنچنانی تنها قضایش را بخوانیم
می گفتند پدر من زمانی که نماز صبحش قضا می شد از شدت ناراحتی آن روز نمی توانست برود سر کار
 
 
لازم است که انسان خودش را بشناسد
بفهمد چه موجود لجن و کثیفی است
و بعد آن را در مقابل خدای خود اعتراف کند
و بخواهد که خدا به حق 14 معصوم از این لجنیت و کثافت او را خلاص کند
و اندکی تکانی به خود بدهیم!
اندکی مخالفت با هوای نفس خود کنیم برای رضای خدا و بندگی خدا
 
 
 
ما باید بفهمیم چه موجودات آشغال و دروغگویی هستیم
مشتی دروغگوی لاف زنِ خاک برسر که در موقع امتخان که می شود می فهمیم که دغدغه ها و آنچیزی که ما را مضطرب می سازد نه خداست و نه محبوبان خداست
مشتی بنده ی دنیا هستیم
 
اقرار به لجنیت خود کنیم در پیشگاه الهی شاید به حق 14 معصوم ما را نجات دادند! 
 
 
 
 
 
خطاب به علی 110:
 
یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ (2- صف)
 
اى کسانى که ایمان آورده‌اید! چرا سخنى مى‌گوئید که عمل نمى‌کنید؟
 
 
امام زمان علیه السلام:
ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان (شیعیان) سر می‌زند و خبر آنها به ما می‌رسد.
 
 

ولی شما انجام ندادید و مخالفت کردید!

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعی از شیعیان خدمت حضرت صادق شرفیاب شده و سخن از مشکلات زمان خود کردند، حرفشان به امر فرج رسید و گفتند ای پسر رسول خدا چه زمان فرج و گشایش حاصل می شود؟
حضرت صادق علیه السلام فرمود: خوشحال می شوید اگر به این آرزویتان برسید و فرج فرا رسد؟
عرض کردند آری به خدا سوگند!
فرمود: حاضر هستید از اهل و عیال و دوستان و عزیزان خود بگذرید و بر مرکب سوار شوید و لباس رزم بپوشید؟!
عرض کردند: آری
فرمود: حاضر هستید در مقام جنگ و جهاد با دشمنان برآیید؟
گفتند: آری
پس از اینکه حضرت این امور را از آنان اقرار گرفت و با سوگند و قسم آمادگی خود را نسبت به همه ی این امور اعلام داشتند،
آنگاه فرمود:
همانا ما از شما چیزی آسانتر از همه ی این امور خواستیم ولی شما انجام ندادید!
همگان ساکت شدند
یکی از میان جمع پرسید:
فدای شما شوم آن امر سهل تر که شما از ما خواستید و ما امتثال ننمودیم چه بود؟
حضرت فرمودند:
قُلنا لَکُم: اُسکُتُوا؛ فَإنَّکُم إذا کَفَفتُم رَضینا و إِن خالَفتُم اوذینا. فَلَم تَفعَلوُا
به شما گفتیم ساکت باشید! اگر دست (از گفتارهای نابجایتان) باز میداشتید باعث رضایت ما می شدید و اگر مخالفت (با این دستور) می نمودید موجب اذیت (و رنجش) ما می شدید(با این حال) شما مخالفت کردید و امر ما را انجام ندادید (و ساکت نشدید!)
دعائم السلام 1/6
التماس دعای فراوان برای پدر و مادرم
یا علی
خدا حافظ و هادی نگهدار همه ی ما
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج و جلعنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه و لعنت علی اعدائهم اجمعین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یا لثارات الحسین

خدایا ما را بنده ی خود گردان به حق محمد و آل محمد
یا مهدی ادرکنا