او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

علم نافع چیست؟ چه نشانه هایی دارد؟ چگونه بدست می آید؟

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الف: علم نافعی که نورانیت می­آورد چیست؟

اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (257- بقره)

خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آورده‏اند آنها را از ظلمتها، به سوى نور بیرون مى‏برد. (اما) کسانى که کافر شدند، اولیاى آنها طاغوت­ها هستند که آنها را از نور، به سوى ظلمت­ها بیرون مى‏برند آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند. (257)

 

بر طبق آیات قرآن برای رسیدن به نور باید متولی به ولایت الله شد و ولایت الله نیز متوقف است در پذیرش ولایت رسول خدا و جانشینان بر حقش.

همچنین بر طبق آیات و روایات ولایت محقق نمی­شود مگر آنکه سه عنصر محبت، معرفت و تبعیت محقق شود و پایه و مقدمه­ی تحقق محبت و تبعیت نیز معرفت است و آنچه مقدمه است برای معرفت، علم است!

بر این اساس اگر علم مقدمه باشد برای ایمان و عمل صالح مبتنی بر تبعیت از رسول خدا و جانشینان برحقش می­شود علم نافعی که نور است و آثار و نشانه­هایی نیز با خود دارد.

در ادامه آثار و نشانه­های علم نافع و علم غیر نافع بر طبق روایات ارائه­ می­شود و سپس مهمترین راهکار کسب علم نافع بر طبق حدیث عنوان بصری ارائه می­شود.

 

 

 

ب: آثار و نشانه­های علم نافع چیست؟

قال النّبىّ صلّى اللَّه علیه و آله‏: نعوذ باللَّه من‏علم‏لاینفع‏، و هو العلم الّذى یضادّ العمل بالاخلاص‏و اعلم انّ قلیل العلم یحتاج إلى کثیر العمل، لانّ علم ساعة یلزم صاحبه استعمال طول العمر.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله می­فرمایند: پناه مى‏بریم به خدا از علمى که سود نداشته باشد. و آن علمى است که با عمل خالصانه همراه نیست. و بدان که اندکى از علم نیازمند عمل فراوان است، زیرا علمى که انسان در یک ساعت مى‏آموزد، او را به عمل کردن بر طبق آن در سراسر عمر، ملتزم مى‏کند.

الحیاة / ترجمه احمد آرام ؛ ج‏1 ؛ ص195

 

علمی که عمل مخلصانه را به دنبال نداشته باشد، تازه عمل مخلصانه برای اینکه نافع باشد باید عملی بر طبق دستور رسول خدا و جانشینان بر حقش باشد و به نیت تبعیت از ایشان باشد تا باعث نفع انسان باشد بر طبق روایت ذیل:

أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علی علیه السلام: قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله:‏ لَا قَوْلَ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِیَّةٍ وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ وَ لَا نِیَّةَ إِلَّا بِإِصَابَةِ السُّنَّةِ.

رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) فرمود: هیچ گفتارى جز با کردار ارزش ندارد و هیچ گفتار و کردارى جز با نیت ارزش ندارد هیچ گفتار و کردار و نیتى جز با موافقت و تبعیت از سنت ارزش ندارد.

أصول الکافی / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏1 ؛ ص90 (باب لزوم اخذ از قول پیغمبر (ص) و شواهد قرآن)

 

در ادامه برخی دیگر از آثار علم نافع بر طبق روایات ارائه می­شود:

وَ قَالَ النَّبِیُّ صلوات الله علیه و آله:‏ مَنْ غَلَبَ عِلْمُهُ هَوَاهُ فَذَاکَ عِلْمٌ‏نَافِعٌ‏ وَ مَنْ جَعَلَ شَهْوَتَهُ تَحْتَ قَدَمَیْهِ فَرَّ الشَّیْطَانُ مِنْ ظِلِّهِ.

پیامبر (صلوات الله علیه و آله) فرموده‏اند: هر کس دانشش بر خواسته­ی نفسانى او چیره شود، علمش علم‏نافع‏ است و هر کس شهوت خود را زیر گامهایش نهد، شیطان از سایه‏اش مى‏گریزد.

روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى ؛ ص665

رسول خدا صلوات الله علیه و آله: العلم علمان: فعلم فی القلب فذلک العلم النّافع، و علم على اللّسان فذلک حجّة اللَّه على ابن آدم.

علم دو علم است علمى که در قلب است و علم‏نافع‏ همین است و علمى است که بر زبانست و او حجت خدا بر فرزند آدمست.

نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله) ؛ ص582

 

روایت زیر تا حد زیادی مصادیق و نشانه های علم نافع را تبیین می­کند:


وَ رُوِیَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام
قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله
مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِلَّهِ
لَمْ یُصِبْ مِنْهُ بَاباً إِلَّا ازْدَادَ بِهِ فِی نَفْسِهِ ذُلًّا
وَ فِی النَّاسِ تَوَاضُعاً
وَ لِلَّهِ خَوْفاً
وَ فِی الدِّینِ اجْتِهَاداً
وَ ذَلِکَ الَّذِی یَنْتَفِعُ بِالْعِلْمِ فَلْیَتَعَلَّمْهُ
وَ مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِلدُّنْیَا وَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَ النَّاسِ وَ الْحُظْوَةِ عِنْدَ السُّلْطَانِ
لَمْ یُصِبْ مِنْهُ بَاباً
إِلَّا ازْدَادَ فِی نَفْسِهِ عَظَمَةً
وَ عَلَى النَّاسِ اسْتِطَالَةً
وَ بِاللَّهِ اغْتِرَاراً
وَ مِنَ الدِّینِ جَفَاءً
فَذَلِکَ الَّذِی لَا یَنْتَفِعُ بِالْعِلْمِ فَلْیَکُفَّ وَ لْیُمْسِکْ عَنِ الْحُجَّةِ عَلَى نَفْسِهِ وَ النَّدَامَةِ وَ الْخِزْیِ یَوْمَ الْقِیَامَة.
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج‏1، ص: 12

امیرالمومنین از رسول خداوند نقل فرمودند که رسول خدا فرمود:
هر که دانش را برای خدا بیاموزد، به هیچ بابی از آن نرسد
مگر آنکه بیش از پیش خود را حقیرتر ببیند،
با مردم متواضعتر شود،
ترسش از خدا بیشتر گردد
و
در دینش کوشاتر
شود.
چنین کسی از علم بهره مند می شود، پس باید آن را بیاموزد
اما کسی که دانش را برای دنیا و منزلت یافتن نزد مردم و موقعیت یافتن نزد سلطان و حاکم فراگیرد،
به هیچ بابی از آن نرسد
مگر اینکه خودبزرگ بین تر شود و بر مردم بیشتر فخر فروشی کند
و از خدا بیشتر غافل شود
و از دین بیشتر فاصله بگیرد.
چنین کسی از دانش نفع نمی برد،
بنابر این باید از تحصیل دانش خود داری کند و علیه خود، حجت و پشیمانی و رسوایی در روز قیامت فراهم نیاورد.

 

 

 

 

 

رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ لِیُخْرِجَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور (11- طلاق)

رسولى به سوى شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى‏کند تا کسانى راکه ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، از تاریکی­ها بسوى نور خارج سازد! (11)

 

 

ج) راه کسب علم نافع چیست؟

ابتدا به دقت قسمتی از حدیث بسیار ارزشمند عنوان بصری بخوانید:

امام صادق علیه السلام... قَالَ: مَا مَسْأَلَتُکَ؟!

 فَقُلْتُ: سَأَلْتُ اللَهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ، وَ یَرْزُقَنِی‌ مِنْ عِلْمِکَ. وَ أَرْجُو أَنَّ اللَهَ تَعَالَی‌ أَجَابَنِی‌ فِی‌ الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ.

 فَقَالَ: یَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ؛ إنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی‌ قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی‌ أَنْ یَهْدِیَهُ. فَإنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلاً فِی‌ نَفْسِکَ حَقِیقَةَ الْعُبُودِیَّةِ، وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ، وَ اسْتَفْهِمِ اللَهَ یُفْهِمْکَ!

امام صادق علیه السلام ...فرمود‌: چه‌ میخواهی (ای عنوان بصری)‌؟!

 عرض‌ کردم‌: از خداوند مسألت‌ نمودم‌ تا دلت‌ را بر من‌ منعطف‌ فرماید، و از علمت‌ به‌ من‌ روزی‌ کند. و از خداوند امید دارم‌ که‌ آنچه‌ را که‌ دربارة‌ حضرت‌ شریف‌ تو درخواست‌ نموده‌ام‌ به‌ من‌ عنایت‌ نماید.

 حضرت‌ فرمود: ای‌ أبا عبدالله‌! علم‌ به‌ آموختن‌ نیست‌. علم‌‌ نوری‌ است‌ که‌ خداوند فقط در دل‌ کسی‌ که‌ ‌ ارادة‌ هدایت‌ او را نموده‌ است‌ واقع‌ می­گرداند. پس‌ اگر علم‌ میخواهی‌، باید در اوّلین‌ مرحله‌ در نزد خودت‌ حقیقت‌ عبودیّت‌ را بطلبی‌؛ و بواسطة‌ عمل‌ کردن‌ به‌ علم‌، طالب‌ علم‌ باشی‌؛ و از خداوند بپرسی‌ و استفهام‌ نمائی‌ تا خدایت‌ ترا جواب‌ دهد و بفهماند.»

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏1، ص: 225

 

بر طبق کلام امام صادق علیه السلام آن علمی که در قلب ایجاد نورانیت کند و ایمان را به دنبال خود در قلب بیاورد تنها با تعلم بدست نمی­آید، خداوند آن علمی که در قلب نورانیت ایجاد می­کند را تنها به کسی عنایت می­کند که واقعاً هدفش را در زندگی بندگی خدا قرار دهد و مهم­ترین نشانه­ی کسی که به قصد بندگی خدا به دنبال علم اندوزی می­باشد بر طبق کلام امام صادق این است که به آنچه می­آموزد عمل می­کند! چنین کسی را خداوند به او علم حقیقی که در قلب ایجاد ایمان و نورانیت می­کند عنایت می­کند.

چنین کسی لیاقت بشارت رسول خدا را دارد که فرمودند:

طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِعِلْمِهِ.

خوشا به سعادت کسی که به علم خود عمل کند.

نهج الفصاحه، ح1911

 

حدیث امامت را زندگی کن (6)

امام کاظم علیه السلام:‌

یَغیبُ عَن اَبصارِ النّاسِ شَخصُهُ وَ لا یَغیبُ عَن قلوُبِ المُؤمِنینَ ذِکرُهُ.

شخص امام از دیده مردم غایب می‌شود ولی ذکر او از قلوب مؤمنین غایب نمی‌شود.

کمال الدین، ج2، ص368

حدیث امامت را زندگی کن (5)

امام باقر علیه السلام:


مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ.


خداوند به چیزی افضل از عفت شکم و (زیر شکم) بندگی نشده است.


کافی، ج2، ص79



حدیث امامت را زندگی کن (4)

امیرالمومنین علی علیه السلام:

مَا بَالُکُمْ
 تَفْرَحُونَ بِالْیَسِیرِ مِنَ اَلدُّنْیَا تُدْرِکُونَهُ
 وَ لاَ یَحْزُنُکُمُ اَلْکَثِیرُ مِنَ اَلآْخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ.


شما را چه می شود؟!
اندکى از دنیا را که می یابید شادمان می شوید
ولى بسیارى از آخرت را (که از دست می دهید و) محروم می گردید، شما را اندوهگین نمی سازد؟

فرازی از خطبه 113 نهج البلاغه

حدیث امامت را زندگی کن (3)

امام زمان علیه السلام:

من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته.

هر کس به دنبال حاجات خداوند عزّوجلّ باشد، خداوند نیز دنبال کننده (و برآورنده ی) حاجات او خواهد بود.

کمال الدین، ج2، ص 493، ح18

حدیث امامت را زندگی کن (2)

رسول خدا صلوات الله علیه و آله:

مَن کَظم غیظاً و هو یَقدِرُ علی إنفاذِهِ مَلأ اللَّهُ قلبَه امناً و ایماناً. 



 هر کس خشم خود را فرو برد

در حالی که قدرت بر اجرای آن داشته باشد

خداوند قلبش را از آرامش و ایمان پر خواهد کرد.

(بحار الانوار، ج68، ص410)

حدیث امامت را زندگی کن (1)

امام حسن عسکری علیه السلام:

اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ.


رسیدن به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب درک نمی شود.

بحارالانوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص 380

پاسخی به این باور غلط که فقط از کسی سخن قبول می کنم که به آنچه می گوید عمل کند.

امام باقر علیه السلام:

خُذُوا الکَلِمَهَ الطَّیِّبَه مِمَّن قَالَها و إِن لَم یَعمَل بِها

سخن نیک را از هر کس که گفت بپذیرید، اگر چه خودش بدان عمل نکند.

تحف العقول، ص391. بحارالانوار ج 110 ص160، ج75 ص 170.

هدف امام حسین علیه السلام از نهضت عاشورا چه بود؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم

وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ[1]

ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم[2]



مهمترین درسی که از سیره تمام انبیا و اوصیا و اولیای الاهی، بالاخص حضرت اباعبدالله حسین(علیه‌السلام)  می­توان گرفت درس بندگی مخلصانه و عمل به تکلیف است. آن­ هم عمل به تکلیفی که خداوند در مسیر بندگی برای بندگانش در نظر گرفته و عاشورا و حرکت سیدالشهداء یکی از بزرگترین تجلیّات بندگی‌ست. فهم هدف و غایت حرکت کاروان امام حسین(علیه السلام) در گرو درک چیستی هدف خلقت است.

بنابر کلام خدا در قرآن مجید که می­فرماید:

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ[3]

و جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه بندگی کنند

   هدف از خلقت، عبادت، بندگی و اطاعت از خداست و در سایه‌ی همین بندگی‌ست که هر مخلوقی به کمال و سعادت غائی خود می‌رسد. از این رو محوری‌ترین پیام عاشورا، پیام بندگی است.
در مقام بندگی ابتدا شخص باید بداند که در هر موقعیّتی چه وظیفه‌ای دارد و بعد از شناخت آن با تمام وجود همه توان و دارایی‌اش را در راه رضای الهی و تحقق آن وظیفه‌ بذل کند. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ[4]

هرگز به مقام بِرّ (نیکی) نمی‌رسید تا از آنچه که دوست دارید انفاق کنید

   هر مقدار انفاق از آنچه که دوست داریم بیشتر باشد، مقام بِرّ و نیکی ما نیز در صورت انفاق خالصانه بالاتر خواهد بود، چرا که انفاق و بذل بیشتر از آنچه که دوست می‌داریم  به گذشت بیشتری نیازمند است و بالاترین مقام بِرّ و نیکی متعلّق به کسی است که تمام دارایی و آنچه در نزدش محبوب است، بلکه محبوبترین چیزهایی که دارد (از مال و جان و ناموس و زن و فرزند و خواهر و برادر و دوست و...) را در راه رضای خدا جملگی بذل کند، کاری که سید الشهداء به بهترین نحو آن را به انجام رسانید.  

با این تعبیر تمام اهدافی که از قیام حسینی بَر شمرده‌اند مانند ایستادن در برابر ظلم، تن به ذلّت ندادن[5]، اصلاح امّت جدشان و اقامه‌ی امر به معروف و نهی از منکر[6]، ایجاد حکومت عدل، محقق ساختن درخواستی که رسول خدا در عالم رویا به امام حسین(علیه‌السلام) فرمودند که خداوند دوست دارد ایشان را شهید ببیند[7]، همه و همه در یک کلام خلاصه می‌گردد و آن امتثال امر خدا و ترجیح اراده الهی بر اراده خود در راستای تحقق وظیفه­ ای است که خداوند در راه بندگی برایشان در نظر گرفته است.

   آرى! حسین‌بن‌على(علیه‌السلام)، انسانى برتر از فرش و عرش است که خدا او را در قرآن کریم نفس مطمئنه نامیده[8] «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه[9]» و او را به جوار خود فرا خوانده «ارْجِعِى إِلى رَبِّکِ راضِیه مَرْضِیه فَادْخُلِى فِى عِبادِى وَ ادْخُلِى جَنَّتِى[10]». او نیز با کمال اخلاص در لبیک گفتن به فراخوان پروردگار شتاب کرد و با بذل کلِّ دارایی و هستی خود، در راه رضاى پروردگار، در مناى حسینى، ذبیح اعظم خدا شدند.

   از این رو است که بزرگان و عالمان دین نسبت به حضرت حسین(علیه‌السلام) عنایت ویژه‌ای داشته‌اند و بیان می‌دارند:

دستگیری و نجات گمراهان کار حسین(علیه‌السلام) است، این تعبیر تعبیر زیبایی که از پیغمبر اکرم(صل‌الله علیه و آله) است که «إن الحسین مصباح الهدی و السفینة النجاة[11]» چقدر زیباست، سفینه نجات به تعبیر ساده‌ی آن قایقی است که غریق را نجات می دهد. یک وقت است که در دریا افتاده‌ای و خودت به چیزی متمسک می‌شوی و بیرون می‌آیی، اما یک وقت است که کسی دستت را می‌گیرد و بیرون می‌کشد، این قایقِ نجات است. یعنی کسانی را که دارند غرق می‌شوند و از وادی انسانیّت و الاهیّت خارج می‌شوند دستهایشان را می‌گیرد و بیرون می‌کشد، قایق نجات کارش همین است دیگر! یعنی نمی‌گوید دستت را به من بده بلکه خودش دست غریق را می‌گیرد و از ورطه‌ی هلاکت بیرون می‌کشد. [12]  




به این فایل صوتی هم گوش فرادهید: اهداف قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام



[1]. صافات،107.
[2]. ترجمه آیه الله مکارم شیرازی.
در عیون اخبار الرضا علیه السلام، خصال شیخ صدوق و دیگر کتب معتبر روایى از امام رضا علیه السلام چنین نقل شده است:
هنگامى که حق تعالى به ازاى ذبح اسماعیل قوچى را فرستاد تا به جاى او ذبح شود، حضرت ابراهیم علیه السلام آرزو کرد؛ کاش مى­شد فرزندش را به دست خود ذبح کند و مأمور به ذبح گوسفند نمى­شد تا به سبب درد و مصیبتى که از این راه به دل و جان او وارد مى شود، (مصیبت پدرى که عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح کرده) بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت­ها را به دست آورد. در این اثنا خطاب وحى از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید که محبوب ترین مخلوقات من نزد تو کیست.
ابراهیم علیه السلام عرضه داشت: هیچ مخلوقى پیش من محبوب تر از حبیب تو محمد صلی الله علیه و آله و سلم نیست.
پس وحى آمد آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را؟
ابراهیم علیه السلام گفت: او پیش من از خودم محبوب تر است.
خداوند متعال فرمود: فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خود را؟
ابراهیم علیه السلام عرض کرد: فرزند او را بیشتر دوست دارم.
پس حق تعالى فرمود: آیا ذبح فرزند او (امام حسین علیه السلام) به دست دشمنان از روى ستم، بیشتر دل تو را مى سوزاند یا ذبح فرزند خودت به دست خودت در اطاعت من!
عرض کرد: پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را مى سوزاند.
در این هنگام خداوند خطاب کرد؛ اى ابراهیم! پس به یقین جمعى که خود را از امت محمد صلی الله علیه و آله مى­شمارند، فرزند او حسین علیه السلام را از روى ظلم و ستم و با عداوت و دشمنى، ذبح خواهند کرد همان گونه که گوسفند را ذبح مى کنند و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من مى­گردند.
ابراهیم علیه السلام از شنیدن این خبر جانکاه، ناله و فریاد بر آورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه نمود و دست از گریه بر نمى­داشت تا این که وحى از جانب پروردگار جلیل رسید: "اى ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح مى­کردى، فدا کردم به گریه­اى که تو بر حسین علیه السلام و شهادتش کردى و بدین سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت­ها را به تو دادم.
در پایان امام رضا علیه السلام فرمود: این است مفهوم قول خداوند عزوجل؛ "وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ".( بحارالأنوار، ج،۱۲ ص۱۲۴ و ج۴۴، ص۲۲۵.)
[3]. ذاریات، 56.
[4]. آل عمران، 92.
[5]. هَیهاتَ مِنّا الذِّلَّةُ. (الاحتجاج : ج 2 ص 97)
[6]. انَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدِّی محمد صلی الله علیه و آله و سلم. اُریدُ اَن آمُرَ بِالمعروف و اَنهی عَنِ المُنکَر  مقتل خوارزمی، ج1ص188
[7]. قال رسول الله: أخرج الی العراق فان الله قد شاء أن یراک قتیلا. (امالی صدوق ص 92 مجلس 30)
[8]. امام صادق(علیه السلام) فرمود: شما مگر این بخش از آیه و کلام خداوند را نشنیده‎اید که می‌فرماید: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» انما یعنی الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ فهو ذو النفس المطمئنه الراضیة المرضیة این آیه دربارة حسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ است؛ چرا که آن بزرگوار صاحب نفس مطمئنه بود و از خدا راضی بود و خدا نیز از او راضی بود. (بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، بی‎تا، ج 4، ص 461)
[9]. الفجر،۲۷
[10]. الفجر،۲۷

[11]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏1، ص 59

[12] . به نقل از آیه الله مجتبی تهرانی رحمة الله علیه. سلوک عاشورایی، جلد اول تعاون، جلسه پنجم، ص 85


حدیثی مناسب برای نصب شدن در بنگاههای معاملات ملکی!

مـُحـَمَّدُ بـْنُ سـِنـَانٍ عـَنْ مـُفـَضَّلِ بـْنِ عـُمـَرَ قـَالَ
قـَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:
مَنْ کَانَتْ لَهُ دَارٌ فـَاحـْتـَاجَ مـُؤْمِنٌ إِلَى سُکْنَاهَا فَمَنَعَهُ إِیَّاهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مَلَائِکَتِى أَ بَخِلَ عَبْدِى عَلَى عَبْدِى بِسُکْنَى الدَّارِ الدُّنْیَا وَ عِزَّتِى وَ جَلَالِى لَا یَسْکُنُ جِنَانِى أَبَداً
اصول کافى جلد 4 صفحه : 73 روایة :3


مـفـضل بن عمر گوید:
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
هر که خانه ای داشته باشد و مؤ مـنـى بـه نـشـسـتـن در آن نـیـازمـنـد اسـت و (مالک خانه) از این کار جـلوگـیـرى کـنـد (یـا دریـغ ورزد)
خـداى عزوجل (به فرشتگانش) خطاب کند که:
اى فرشتگان من، بنده ام، از نشستن بنده دیگرم در خانه دنیا بخل ورزید،
به عزّت و جلال خودم سوگند او هرگز ساکن بهشت من نگردد.