او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

حدیثی بسیار تأمل برانگیز!!!! درباره اهمیت حلم و مضرّات عظیم سفاهت و از کوره در رفتن و زود عصبانی شدن!!

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ[1] 
کیست که از آئین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسی که خود را (فریب داده و) به سفاهت بزند؟


در حدیث جنود عقل و جهل امام صادق علیه السلام «حلم» صفتی از جنود عقل بیان شده که نقطه مقابلش «سَّفه» معرفی شده است!!
«وَ الْحِلْمُ وَ ضِدَّهَا السَّفَهَ[2]- حلم و ضد آن سفاهت»


حلم آن ملکه‌ای است که وجودش باعث می‌شود تا قوه غضبیه به شکل افسار گسیخته، بی‌جا و بی‌موقع عمل نکند،
بنابر این نقطه مقابل این صفت یعنی حلم که می‌شود «سَفَه» که در کتب لغت[3] به معنای خفت و‏ ‏سبکی، در مقابل آن سکون و بردباری است، ملکه‌ای است که به واسطه‏ آن، نفس در مواجهه با ناملایمات سازگار نباشد و بدون کنترل قوای عاقله و از‏ ‏روی جهالت، به شکلی افسار گسیخته، بی موقع و بی‌جا غضبش به جوش آید و خوددار نباشد.

خلاصه‌اش به زبان خودمانی، سفیه از مهمترین نشانه‌هاش اینه که زود جوش بیاره و عصبانی بشه و کنترلش رو از دست بده!!

حالا می‌رسیم به حدیث بسیار تأمل برانگیز حضرت امام هادی علیه السلام:

إِنَّ اَلظَّالِمَ اَلْحَالِمَ یَکَادُ أَنْ یُعْفَى عَلَى ظُلْمِهِ بِحِلْمِهِ وَ إِنَّ اَلْمُحِقَّ اَلسَّفِیهَ یَکَادُ أَنْ یُطْفِئَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ[4].


به راستی که شخص ظالمی که حلیم است [و خشم خود را بروز نمی‌دهد] بسا ممکن است که به واسطه حلمش بخشیده شود،
اما شخص صاحب حقی که سفیه باشد [و زود از کوره در برود و افسارگسیخته عصبانی شود ولو که مظلوم هم واقع شده باشد] بسا که ممکن است به واسطه سفاهتش [و اعمال و گفتاری که به واسطه زود از کوره دَر رفتن و عصبانی شدنش انجام می‌دهد] نور حقش را نیز خاموش کند.


نکته پایانی و قابل توجه این است که زود عصبانی شدن و از کوره در رفتن تنها یکی از مصادیق سفاهت است! (البته مهمترین مصداقش است که در حدیث جنود عقل و جهل هم مقابل حلم واقع شده!) اما تنها مصداق نیست!
به عنوان نمونه در احادیث آمده که
کسی که با زیردست ظالمانه برخورد می‌کند و در مقابل بالادست خود را خوار و زبون نشان می‌دهد[5]
و یا اینکه از فرومایگان و افراد پست پیروی کند و با گمراهان همنشینی‌ کند[6]
نیز از مصادیق مهم انسان سفیه برشمرده‌اند.
بر این اساس ظالمانی چون معاویه که در تاریخ آمده حلیم بوده‌اند و زود از کوره در نمی‌رفتند، با توجه به اینکه سایر مصادیق سفاهت را در خود داشته‌اند (نظیر ظلم به زیر دست و پیروی از فرومایگان و همنیشینی با گمراهان) جزو سفیهان نیز به شمار می روند، یعنی هم ظالم هستند و هم سفیه!


اما مهمترین نکته این حدیث شریف این است که زود از کوره در رفتن و عصبانی شدن و کنترل قوای خشم و غضب را نداشتن آن‌قدر ویرانگر و خطرناک است که باعث می‌شود شخصی که بر حق است، نور حق خود را خاموش کند و به واسطه اعمال افسارگسیخته قوای خشم و غضبش از مظلوم به ظالم تبدیل شود و از راه حق به راه باطل کشیده شود.


 



[1]  سوره بقره آیه 130

[2]  الکافی: ج1، ص21

[3]  تاج العروس، زبیدی، ج 9، ص 390. (زبیدی گوید: السَّفیه: خفیف العقل.

[4]  تحف العقول:‌ ص 483

[5]  حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: إِنَّ السَّفَهَ خُلُقُ لَئِیمٍ یَسْتَطِیلُ عَلَى مَنْ هُوَ دُونَهُ وَ یَخْضَعُ لِمَنْ [هُوَ] فَوْقَه. از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: سفاهت براستى خوى پستى است، صاحب آن بر زیر دستش گردن فرازى کند، و بر بالا دست خود زبونى کند. (الکافی: ج2، ص322)

[6]  حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام: الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ ع لِلْحَسَنِ ابْنِهِ ع فِی مَسَائِلِهِ الَّتِی سَأَلَهُ عَنْهَا یَا بُنَیَّ مَا السَّفَهُ فَقَالَ اتِّبَاعُ الدُّنَاةِ وَ مُصَاحَبَةُ الْغُوَاةِ. در پاسخ به سؤال : سبکسرى چیست؟ ـ فرمود : دنباله روى از فرومایگان و همنشینى با گمراهان. (الکافی: ج2، ص 642)