او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

ما را چه می شود؟ فقط لحظاتی صادقانه به این عبارات بیاندیشیم!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

خودم و شما را تنها به اندیشیدن به این سخنان دعوت میکنم

حداقل اندکی صادقانه با خود بیاندیشیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



استادِ استاد با خودشان در سن 22 سالگی گفته اند:

نقل قول: 800x600
بالاخره حقیر با اینکه در آن‏وقت بیش از بیست و دو سال از عمرم نگذشته بود عرض کردم:
بنده بالوجدان مى‏بینم که اگر در مقابل شخص بزرگى قرار بگیرم در حال خود تغییر و شرم و خضوعى مى‏بینم
و هر قدر آن شخص بزرگ‏تر و وجیه‏تر باشد دگرگونى حال بیشتر مى‏شود،
امّا در عین حال که معتقدم و همه‏ ى ما معتقدیم که خداى متعال از هر بزرگى و صاحب‏ جاهى بزرگ‏تر و وجیه‏تر، بلکه همه‏ ى بزرگى‏ ها در مقابل عظمت او هیچ و همه چیز ناچیز است،
پس چرا وقتى به نماز مى‏ ایستم با اینکه یقینا خود را در مقابل حق - جل و علا - قرار مى‏ دهم هیچ تأثیرى و تفاوتى و تغییر حالى در خود نمى‏ یابم؟
«انما المؤمنون الذین اذا ذکر اللّه‏ وجلت قلوبهم.»
همانا مومنان کسانی هستند که هنگامی که خداوند در مقابلشان یاد می شود قلوبشان از ترس به لرزه در می آید
از اینجا مى‏ فهمم که این ایمان، ایمان واقعى نیست؛
لذا مى‏ کوشم که خود را به مرحله‏ اى برسانم که قدرى از آثار جمال و عظمت حق را در قلب خود بیابم.

از مهمترین مصادیق ذکر و یاد خدا چیست؟؟؟

وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری (14-طه)
نماز اقامه کن برای ذکر و یاد من!!!!



نشانه ی علم واقعی چیست؟
و نشانه ی عالمان واقعی چیست؟


َ إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء(فاطر- 28)
حقیقت چنین است: از میان بندگان خدا، تنها علما از او مى‏ ترسند (28)


نشانه ی علم نافع و حقیقی ادراک واقعی عظمت خداست که نتیجه ی آن خشیت از مقام عظمت پروردگار است!!!



همه شنیدیم که روایت داریم

نماز معراج مومن است



حالا خداوکیلی با نماز به معراج میریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر نه
یا روایت غلط است نعوذاً بالله

یا نماز ما نماز نیست و ایمان ما ایمان نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



مگه ما چه قدر از عمرمون باقی مونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خدا توفیق بده تا یکم راست بگیم


خدا یکم محبتش رو حقیقتاً به دل ما بیاندازد تا او را حقیقتاً بخواهیم تا اندکی از آثار حقیقی ایمان در ما هم پیدا بشه به حق 14 معصوم


استدعا دارم به این فرازها اندکی بیاندشید!


علی 110 برای مدتی در تالار حضور ندارد

دلیل عدم حضور:
گفتند:
امام زمان عالمِ ناقل نمی خواهند،
عالمِ عامِِل می خواهند!


SmileSadSadSadSad

(۲۲/آبان/۸۹ ۱۹:۲۸)استادِ استادِ نوشته است:  *****ص82: متأسفانه بسیاری از ما از دین و از حقایق، تنها در پی یادگرفتن الفاظی هستیم که آنها را به دیگران تحویل دهیم و هیچگاه در صدد این نیستیم که آیا مطالبی که یاد گرفته ایم و به حساب خودمان با یادگرفتن آنها خود را مسلمان میدانیم اعتقاد قلبی ما شده یا خیر؟!



...پس هان ای عزیز تنها به یادگرفتن قناعت مکن؛ زیرا یادگرفتن وقتی به انسان نفع می دهد که معلومات او توأم با اعتقاد باشد .البته منظور نفع اخروی است و الّا چه بسا افرادی با همین محفوظات، سال های سال از منافع دنیوی آن برخوردار و امور خود را به خوبی بگذرانند و مردم، اطرافشان را گرفته، انها را از بزرگان دین هم بدانند، و همین اجتماع و اعتقاد مردم، امر را بر انها مشتبه کرده، زودتر آنها را به هلاکت معنوی برساند.



اعتقاد نیز اگر اعتقاد صحیح و جازم باشد ملازم و همراه با عمل است. اگر عمل صحیح، ناشی از اعتقاد درست باشد دارای اثر و علامت است؛ روز به روز یقین و شوق به عالم بقا و پشت کردن به دنیا را زیادتر می کند تا جایی که انسان می شود ((روحانی)) و در عین حال که در زندان تن و عالم ناسوت محبوس است قلبش که از برکت اعمال صالح به حیات انسانی زنده شده، با ملاء اعلی در ارتباط است و نمونه ای از فیوضات عالم غیب را درک می کند.



{ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُو }"نحل-97"
(( هر کس- از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه‏اى، حیاتِ [حقیقى‏] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد))

پس هر عِلمی برای عمل است و قیمت هر عملی به قدر نیت عامل اوست و هر نیتی برای نتیجه است. در این عالم همه فعالیت می کنند، لکن اهداف و نیات و در نتیجه آثار مختلف است؛ زیرا از هر عملی اثری در نفس انسان پیدا میشود. اگر عمل ظلمانی بود ایجاد ظلمت می کند و اگر نورانی بود اثری دل افروز و نورانی خواهد داشت.




(۲۲/آبان/۸۹ ۱۹:۲۸)استادِ استادِ نوشته است:  ***ص84:یکی از نشانه های ایمان صحیح و اعتقاد درست این است که اگر انسان بین دو امر مخیر شد که در یکی رضای خالق و سخط و خشم مخلوق و در دیگری عکس آن باشد، رضای خالق را بر رضای مخلوق ترجیه دهد.

(( مِنْ صِحَّةِ یَقِینِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ لَا یُرْضِیَ النَّاسَ بِسَخَطِ اللَّه‏)) ((از امام صادق (علیه السلام) که فرمود:

از درستى یقین مرد مسلمان این است که مردم را خشنود نکند به خشم خدا))"اصول کافى-ترجمه کمره‏اى، ج‏4، ص: 183باب فضل یقین‏"



خواهران و برادران ایمانی

حقیقتاً التماس دعا دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پس از خواندن این

اگر خواستیم تکانی بخوریم این دو تاپیک مفید است إن شاء الله...

درست کردن ایمان و اصلاح قلبم را از کجا شروع کنم؟ (پست ویژه)

راه اینکه خدا به ما حکمت بده چیه؟(مقاله ی فوق ویژه و کاربردی

نکاتی ارزشمند پیرامون سلوک الی الله 2

یک نکته ی تکمیلی در خصوص این قسمت از حرفای ارسال قبلیم که نوشتم:


(۱۹/دی/۹۱ ۲۲:۵۳)علی 110 نوشته است:  گفتند:
اگر انسان میدونست در التماس کردن به خدا چه چیزهایی هست کاری نمیکرد جز التماس به خدا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به همین مضمون روایتی هم داریم که

اگر بنده می دانست که در سجده چه رحمتی او را فرا گرفته، سر از سجده بر نمیداشت!!!!!!

و سجده از بزرگترین تجلیات تضرع و التماس به درگاه خداست

و نکته ی دیگری در خصوص این قسمت که نوشته ام:


(۱۹/دی/۹۱ ۲۲:۵۳)علی 110 نوشته است:  بعد گفتن کسانی هستند که بعد از یه مدت مأیوس میشوند از این که بخواهند آدم بشن و راه بندگی خدا رو پیش بگیرند
یکی از دلایل یأس اونها و نتیجه نگرفتنشون از اعمالشون این هست که برنامه ی منظم عبادی ندارند (همون عمل اندک هم اگر با نظم انجام داده بشه و مداوم باشه خیلی اثرش بیش از اعمال پراکنده است که بی نظم باشه ولو که بعضی وقتا خیلی هم زیاد باشه، یعنی یه حداقل نظمی در همان عبادات ولو حداقلی لازم هست!!!!!!!!!!!!!!!!)


این نظم در عبادت یک سرّ و نکته ی بسیار لطیف و دقیقی درِِش نهفته است


شما چه وقت یک کار رو منظم انجام میدید؟

بله

وقتی که به هر دلیلی اون کار برای شما دارای اهمیت باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!

و وقتی کاری رو بی نظم انجام میدید
معمولاً اونکار برای شما چندان اهمیتی نداره حقیقتاً!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


کسی که بی نظم داره عبادت میکنه یه جورایی انگار خدا و عبادت خدا چندان براش اهمیتی نداره
و چه طور میشه تا وقتی حقیقتاً انسان براش خدا و عبادت خیلی اهمیت نداره منتظر باشه که در عرصه تقرب به خدا اتفاق خاصی براش پیش بیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟







اما دو ابر نکته ی خفن


یکی به غایت سنگین

و دیگری به غایت لطیف


اول سنگین رو میگم!!!




استادِ استاد میگفتن:

وقتی یک گاو گرسنه باشه و ولش کنی توی یه مزرعه چه میکنه؟

شروع میکنه به خوردن و لگد کردن و له کردن

کاری نداره زمین مال کی هست، آیا کس دیگه ای هم محتاج این چیزایی که اون میخوره هست و.....
فقط همتش اینه که بخوره تا سیر شه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


یه خر که سیر شده رو شما وِلش کن توی یه آخور پر از خرِ ماده

چه میکنه؟

شروع میکنه به.... کاری هم نداره کی به کی هست

فقط همتش اینه که به شهوتش برسه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!




حالا اگه آدم یه جایی در یک موقعیتی قرار گرفت که بتونه به مال دیگران و حق دیگران تعدی کنه (حتی به اندازه ی گرفتن حق یک شخص در ایستادن در صف نونوایی) بدون اهمیت به حق دیگران به اموال دیگران یا بیت المال دست درازی کرد


یا در خلوت که موقعیتی پیش آورد حتک حرمت های الهی رو کرد و شهوت چرانی کرد


در این صورت فرق آدم با خر و گاو چیه؟؟؟؟؟


و آن وقت بود که من به فکر فرو رفتم که فرق من با خر و گاو چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


به قول امضای یکی از اعضای تالار:


هر چیز که در جستن آنی، آنی





و اما بعد از کتک

یک نکته ی بسیار لطیف و دل انگیز که اندکی هم حال داده باشیم و فقط برجک زدن نباشد ارسال ما





حکایتی رو استادِ استاد ما نقل میکنند که:

یه روزی حضرت یوسف در زمانی که عزیز مصر بوده داشته رد میشده از یه راهی، یه بچه ای رو میبینه که خیلی فقیر و ژولیده و مسکین هست

جبرئیل امین نازل میشه و میگه

ای یوسف، آیا میدانی این بچه چه کسی است؟

حضرت یوسف می فرماید، نه نمیدانم ای برادرم جبرئیل

جبرئیل امین میفرماید: این همان نوزادی است که به اذن خدا زمانیکه زلیخا به تو تهمت زد شهادت به پاکی تو داد

وقتی حضرت یوسف این را شنید، امر کرد تا آن کودک را حمام ببرند و او را سیر کنند و خلعت و لباس نو بپوشانند و اکرامش کنند و بی نیازش کنند

بعد دید که حضرت جبرئیل در حال لبخند زدن است

حضرت یوسف پرسید:
ای برادر جبرئیل، آیا از کمی اکرام ما لبخند میزنی؟؟؟؟؟؟

جبرئیل امین پاسخ میدهد:

نه خنده ام از این است که تویی که یک بنده ی خدا هستی، کسی را که در نوزادی آن هم از روی جبر و نه اختیار به زبان آمده و اقرار به پاکی تو کرده است را این چنین اکرام میکنی

در حیرتم که خداوند در روز قیامت با این خلقی که از روی اختیار اقرار به پاکی خدا کرده اند را چه میخواهد با آنها بکند!!!!!










التماس دعا برای پدر و مادرم



خدا یا ما را از کسانی قرار بده که ترس در دل دشمنان حضرت حجت می اندازند!!!



اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و لعنت علی اعدائهم اجمعین و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

نکاتی ارزشمند پیرامون سلوک الی الله

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام


دلم نیامد با شما در میون نگذارم این مطالب رو

یه تماس گرفتم با استاد که بگم در کربلا دعاگویتان بودیم

بعد گفتم استاد دعا بفرماید خدا به من سحر بده!!!!


و بعد مثل رگبار، دُر و گوهر از دهانشان می ریخت و من فقط تونستم قسمتیش رو یاد داشت کنم (رومَم نمیشد بگم استاد دارم حرفاتونن رو می نویسم آروم تر بگید)

اونقدری که تونستم بنویسم ایناس

شاید به درد شما هم خورد:


بعد از اینکه به ایشان گفتم، استاد از خدا بخواید که بتونم سحر پاشم و سحر داشته باشم


گفتند: والا علی آقا من هر چی با خودم فکر میکردم میدیدم سحر خیلی خصوصی هست!
هر چند که اصلاً خود بیداری در سحر موضوعیت داره و ارزش داره ولو که چرت هم بزنی و توی رخت خوابت بشینی

اما شما از سحر شروع نکن
ابتدا سعی کن قبل از اذان مغرب مدتی با خدا مناجات داشته باشی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پیشنهاد هم میکنم اگه تونستی دعای 22 صحیفه ی سجادیه رو بخونی
به طور مثال فرازی داره به این مضمون که:
خدایا من میدونم که باید نفسم رو اصلاح کنم اما تو تواناتر از منی به اصلاح نفسم!!!


بعد گفتند مجدد، بیداری در سحر مهم هست اما بسیار مهمتر از اون راه پیدا کردن در محفل سحر هست!!!!
و این راه پیدا کردن آثاری داره مثل اینها:

کسی که در سحر راه پیدا کرده:
قلبش شکسته هست
در روز ذوق عمل صالح پیدا میکنه
اشک امانش نمیده
کسل و خسته نیست
اصلاً به فکرش هم خطور نمیکنه که نماز شب 11 رکعت هست فقط دلش میخواد قیام قعود و سجود و رکوع داشته باشه
و...



گفتند:
اگر انسان میدونست در التماس کردن به خدا چه چیزهایی هست کاری نمیکرد جز التماس به خدا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


گفتند اینکه خدا در قرآن می فرماید: ما خلقتَ الجنِّ و الانسِ الّا لیعبدون معناش این نیست که انسان برای عبادت خلق شده
یعنی انسان برای عبودیت خلق شده (هر که عبودیت داشته باشد بی شک عبادت کننده است اما هر عبادت کننده ای الزاماً عبد خدا نیست، یعنی مثلاً اعمال عبادی انجام میده اما از هوای نفسش و ابلیس هم در هر چیزی اطاعت میکنه یا حالت شکستگی و خضوع رو دربرابر خدا نداره در عین اینکه اعمال عبادیش رو هم انجام میده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)
و تضرع و اظهار فقر به خدا از مهمترین مضاهر عبودیت هست
پس آدم باید در خونه ی خدا دائم تضرع کنه همونطور که اهل بیت دائم اینجوری بودند

(یه توضیح بدم که فرق بین عبادت و عبودیت چیه:
اعمالی هستند مثل نماز و روزه و خمس و زکات و حج و... که بهشون میگن اعمال عبادی
اما الزاماً در اینها ممکن هست که تضرع و خشوع و اظهار فقر به خدا وجود نداشته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همونطور که خدا در آیات ابتدایی سوره ی مومنون می فرماید از نشانه های مومنین این هست که در نماز خاشعند!!!!!
عبد در مقابل مولا و معبود خود متضرع و خاشع است!!!!!)


بعد گفتن کسانی هستند که بعد از یه مدت مأیوس میشوند از این که بخواهند آدم بشن و راه بندگی خدا رو پیش بگیرند
یکی از دلایل یأس اونها و نتیجه نگرفتنشون از اعمالشون این هست که برنامه ی منظم عبادی ندارند (همون عمل اندک هم اگر با نظم انجام داده بشه و مداوم باشه خیلی اثرش بیش از اعمال پراکنده است که بی نظم باشه ولو که بعضی وقتا خیلی هم زیاد باشه، یعنی یه حداقل نظمی در همان عبادات ولو حداقلی لازم هست!!!!!!!!!!!!!!!!)



و گفتند این حقه که معصومین فرمودند که تا بنده 5 چیز درش پیدا نشه به کمال نیافته!!!!
1- داشتن ساعت خلوت با خدا
2- سحر
3- شکمش پُر و انباشته نشه
4- ذکر
5- سکوت



التماس دعا برای پدر و مادرم



امروز آقای شفیعی سروستانی رو دیدم یه دعایی کرد خیلی به دلم چسبید

تا حالا خودم اینجوری دعا نکرده بودم


گفت:

خدا یا ما را از کسانی قرار بده که ترس در دل دشمنان حضرت حجت می اندازند!!!



الهی آمین به حق محمد و آل محمد