او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

نامه ی حیرت انگیزی یک شهید در آغاز سال نو برای بیداری اندیشه

...
پس از سلام و درود، رسیدن به فلاح را برایتان آرزو میکنم
چون در آغاز قدم گذاشتن در سال جدید از شما دور بودم و نتوانستم خود را به این راضی کنم که سال نو را آغاز کنیم و در این لحضات حساس از عمر با شما سخن نگویم ناچار برای اولین بار قلم به دست گرفتم و با شما حرف میزنم.
ساعتی پیش داشتم مطالعه میکردم به یک جمله رسیدم در مورد این جمله ی زیبا فکر کردم و مناسب دیدم که نتیجه ی این ساعات فکر را که در آستانه ی شروع سال جدید بود برایتان بنویسم
شاندل shandel متفکر بزرگ اورپای قرن بیستم در مورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم میگوید:
"انسان این عصر زندگی را وقف تهیه ی وسایل زندگی میکند"

ما زندگی را در رنج میگذرانیم تا راحتی و آسایش ایجاد کنیم ، تمام عمر میدویم به این امید که لحظاتی بنشینیم، تمام عمر زحمت میکشیم تا استراحت کنیم و البته عمر میگذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمیکنیم و نمیابیم زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین میشود.
نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً در آدم به وجود می آورند بوسیله ی تبلیغات است، تلویزیون را روشن میکنید بعد از دوساعت خاموش میکنید به خودتان نگاه میکنید هفت هشت احتیاج خرید تازه به وجود آمده که قبلاً لازم نداشتید، مثلاً با خاکستر دیگ را میشستید، امروز حتماً باید پودر ... بخرید
مجله میخرید زن روز میخرید نگاه میکنید در فکر تهیه ی لباسهای و مدلهای آن می افتید. استعمارِ فرهنگی و فرهنگ نمائی از طریق تقلید و تشبّه ، رقابت مصرفهای مصنوعی و سمبلیک و جلب توجه (کردن) است و اینجاست که به سخن عمیق محمد (صلوات الله علیه) که مَن یَتَشَتَبّه بِقَومٍ فَهُوَ مِنه (هر که خود را به قومی شبیه کند از آنان است) که از کلمه شبیه استفاده شده اگر زندگی ما مثل اروپائی ها شد اگر وضع لباسمان مثل مدل ارائه شده ی مجله زن روز و خانوم... شد خود نیز از نظر خصوصیات انسانی و درک و انتخاب راه زندگی به سوی او شدن میل کرده ایم، یکنواختی و غالبی شدن در انسانها (پدیده ی جهانی سازی) در جوامع گوناگون و مخصوصاً در ملت ما که مرتباً بوسیله برنامه های فرهنگی مان در سطح وسیعی از طرف مسئولان امر پیاده میشود همه در قالبهای ماشینیسم به خاطر بالابردن مصرف جهانی مخصوصاً جهان سوم (در حال توسعه) که دنیای صنعتی به ما تحمیل میکند غارت اصالت ها، منابع معنوی و از بین رفتن خصوصیات زندگی شرقی و یا اسلامی که عبارت از مصرف هرچه کمتر و تولید هر چه بیشتر است بوسیله عوامل آموزشی دگرگون میشود. چرا که اروپای صنعتی (و سایر کشورهای توسعه یافته) میبایست برای تولیدات اضافی خود مصرف کننده پیدا کنند و چه کند که بتواند کالای مصرفی بدهد و مواد تولیدی بگیرد و منت هم بگذارد و خود را هم بالاتر و متمدن قلمداد کند و اگر هم سواری خواست خر خوبی تربیت کرده باشد و .....؟
ابتدا با کار فرهنگی کار خود را آغاز میکند و سپس از یک خصیصه پاک و اصیل خدائی که به رسم امانت به انسان داده شده استفاده میکند و آن تنوع که شکلی از تکامل است میبینیم (همراه با درد) که تمام فلسفه ها و مذاهب و ایده آلها و عشقها و خواستها و... خلاصه شده در این: اصالت، مال زندگی مادی است بنابر این وقتی زندگی مادی اصالت دارد هدف رفاه است.
پس برای چه باید کار کرد؟ برای ساختن وسایل آسایش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
{{و اینجا حکمت کلام مولا علی مشخص میشود که میفرماید کافر در دنیا کار میکند برای لذت و مومن کار میکند برای آخرت}}
به نظر شما آیا انسان امروز بیشتر آسایش دارد یا انسان دیروز؟
پس همه نیروهایمان صرف فدا کردن آسایش زندگی، برای تهیه ی وسایل آسایش زندگی!داستان شازده کوچولو را خوانده اید؟
آیا قربانی شدن آسایش زندگی برای چه؟ برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رفتن به حقیقت؟ برای رسیدن به ایده آلهای مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یار او (الله) یا برای بدست آوردن وسایل آسایش زندگی . زیستن برای مصرف ، مصرف برای زیستن
یک دور باطل دور حماقت
کار – استراحت – خوردن – خوابیدن همین و بس!!!
بهتر است کمی فکر کنیم
ملاک ما برای شناخت افراد چیست؟
مثال میزنم، آیا وقتی مصلاً به خواستگاری میروید چه میپرسید؟ میپرسید که، آیا شما آدم باهوشی هستید؟ با شهامت هستید؟ چه مقدار وقار و اصالت دارید؟ چه مقدار قرآن را درک کرده اید؟ چه مقدار در تاریخ و اقتصاد و جامعه شناسی و انسان شناسی و تفسیر و فهم سخنان معصومین مطالعه دارید؟ معلوماتتان چه قدر است؟ و ... هرگز!
درست همانگونه میاندیشیم و همانگونه انتخاب میکنیم فرهنگ مادی بورژوازی غرب به ما تحمیل کرده و معیار ارزشهامان بسته بندی شده از غرب می آید، اما خود نمیدانیم و نمیفهمیم و خیال میکنیم که اندیشه و فکرمان اسلامی است در صورتی که اندیشه ای که قرآن بما میخواهد بدهد درست عکس آن است و با آن در تضاد کامل است و اصلاً اندیشه ی تربیتی قرآن برای از بین بردن چنین ارزشها و معیارها و طرز تفکرها و برداشتها و چنین شناختی است، نسبت به زندگی، حیات ، وسایل مادی، نیازها ، آرزوها، خواست ها ، ایده آل ها و ...
و ما تمام تلاشمان و ناراحتی هامان و رنجها و حتی نوع احساسهامان در این است که بهتر زندگی کنیم به جای اندیشیدن به اینکه چگونه باید زندگی کنیم و چرا؟
زندگی یعنی چه؟
تلاش برای چه؟
اصلاً چرا زندگی کنیم؟
و به اینها توجه نداریم، چراکه نتوانستیم خود را از لجن فرهنگ بورژوازی نجات دهیم و از لجن مصرف(زدگی)
درست مثل کسی که پله ای گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همینکه پا روی پلکان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فکر کند سوراخ سمبه های آن، رنگ آن و ... که لحظه ای خواهد رسید و گریبان مرگ اورا فراگرفت و هنوز در فکر اینست که پله ی چوبی را تبدیل به فلزی یا فلزی را تبدیل به کائوچو یا طلا یا... کند و در نتیجه عمر تمام میشود و خود را به پشت بام نرسانده.
خواهش میکنم این جمله را با دقت بخوان و فکر کن تا عظمت آنرا درک کنی
ُ النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا
(مردم در خوابند وقتی مردند متنبه میشوند، بیدار میشوند)
که حدس میزنم این جمله ی زیبا از فاطمه سلام الله علیه، آن الگوی نمونه ، در همه ی زمانها، برای همه نسلها و همه ی دختران و مادران تاریخ ، آن چهره ی زنده که جز از وقایع مرگ او از تاریخ زندگیش چیزی نمیدانیم و او که باید در لحظه های زندگی در تصمیم ها و انتخابها در جلو چشمانمان باشد تا بیاموزیم که چگونه زندگی کنیم و چگونه بمیریم.
نتایجی که من از این جمله گرفته ام به شما ارائه میدهم چه بسا که شما فکر کنید و به نتایج عمیقتری دست یابید.
مردم خوابند
1- خواب معمولاً در شب است و از خصوصیات شب تاریکی و سیاهی و ظلمات است
2- کسی که خواب است از وقایعی که در اطرافش اتفاق می افتد بی خبر است
3- کسی که خواب است از خود نیز بی خبر است
4- اگر دشمنی داشته باشد بسادگی میتواند اورا از بین ببرد تا در دام بیاندازد
5- هنگامی که خورشید مظهر نور است و روشنایی طلوع کرد انسان از خواب بیدار میشود
6- کلمه ی ناس به کار رفته یعنی توده ی مردم
7- چه کسی متنبه میشود، بیزار میشود، پشیمان میشود بعد از آنکه بیدار شد؟
کسی که میفهمد استعداد ها ونیروهای بسیار در وجودش داشته ، سرمایه های عظیمی خدا به او عطا کرده و آنها را راکد در عالم خواب و نا آگاهی قرار داده همانند آب راکدی که میگندد و بوی بد میدهد و درثانی کار از کار گذشته و مرگ فرا رسیده و راه بازگشتی نیست
هدف او (الله) از آفرینش انسان تکامل به سوی اوست وسرمایه های مادی را در اختیار انسان گذارده تا در خدمت آن هدف به کار بریم، اما... چگونه بدست خود استعدادها و نبوغهایمان را دفن میکنیم و در گورستان فراموشی رها میکنیم و به قول قرآن زندگیمان کافرانه میشود.
زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ ... (212- بقره)
زندگى دنیا براى کافران زینت داده شده است، از این رو ایمان آورندگان را ، مسخره مى‏کنند ولی کسانیکه تقواپیشه کردند روز قیامت و حیات اخروی برایشان بسیار برتر و مهمتر است... (212)
در آیه 14 سوره آل عمران مراجعه کنید و دریابید که در این آیه نقش زن در تعیین جهت فکری و مسیر زندگی مرد و اجتماع چگونه مطرح شده
الدنیا مزرعة الآخرة
12 – یونس
هرچه که نداشتیم از خدا میخواهیم و هنگامی که خدا آنرا به ما داد او را فراموش میکنیم پس جزو مسرفین هستیم
زیرا آنچه را از نعمتها که خدا به ما داده تا در راه رسیدن به او بکار بریم و اگر بکار نگرفتیم مسرفیم که:
َ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (12- یونس)
زینت داده شده برای مسرفین آنچه را که عمل میکنند(12)
{{ ِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ (141 – انعام)
و اسراف نکنید که بی شک خداوند اسرافکنندگان را دوست ندارد(141)}}
31- اعراف
این آیه بسیارعمیق زیبا و رساست
خطاب به قوم بین اسرائیل است (همان قومی که پیامبر، مارا به آنها تشبیه میکند) متاع و زینت دنیا را حرام نکردیم بر مردم بلکه اینها وسیله است برای مردم با ایمان و اینها فقط در دنیاست و البته در آخرت بهتر از اینها رابه مردم با ایمان خواهیم داد.
به سوره ی کهف آیه 7- سوره ی اعراف آیه 31- سوره حدید 20- سوره کهف 28- سوره قصص 78 و 79- سوره ی احزاب 28 – سوره ی توبه 38 – سوره یونس23 و 70 – سوره ی رعد 26 – قصص 60 و 61- سوره ی غافر 29 – سوره شوری 36 – سوره زخرف 35
مراجعه کنید و با دقت به سخن خدا گوش کنید تا چگونگی زندگی و راه و هدف و نوع نیازها و خواستهایمان را از فرهنگ و ایدئولوژی قرآن بگیریم و به جهانیان ثابت کنیم که قرآن برای همه ی زمانهاست و عمل کردن آن برای همه نسلها
منتظر پاسخ شما به سخن منبرادرتان از مشهد- حسین






سلام دوستان
این یکی از تکاندهنده ترین نامه هایی بود که در زندگی خوانده ام و در بیدار شدن اندیشه ام بسیار بسیار اثر گذار بود.
نویسنده ی این نامه شهید سید حسین علم الهدی هست که بد بختانه شاید بسیار از ما حتی اسم او را هم تا کنون نشنیده باشیم(ما معمولاً آمار و اطلاعات مربوط به علی دایی و محمد رضا گلزار و ... را بهتر بلدیم(البته این بندگان خدا هم محترم، اما منظور حقیر را میدانید دیگر که چیست...))
عجالتاً ذکر چند نکته ی کوتاه درباره ی این اعجوبه ی معاصر خالی از لطف نیست
از 12 سالگی به جرم مبارزات سیاسی در زندان های ساواک بوده
در 22 سالگی به طرز بسیار دردناکی به شهادت میرسد و چنان مقاومت جانانه ای او یاران اندکش در برابر ارتش عراق انجام میدهند که پس از به شهادت رسیدن او افسران عراقی دستور میدهند روی جنازه ی مطهرش رقص تانک انجام شود و تمام بدنش به مانند سالارش و امامش له میشود!!!!!!!
در مبارزات قبل از انقلاب که نوجوانی بیش نبوده ساواک برای گرفتن اعتراف و آزارش، اورا در سلولی میاندازد که انسان های لات در آن قرار داشتند تا متعرض او شوند و ... اما بعد از آنکه رئیس ساواک منطقه میرود به سراغش در عین حیرت میبیند که علم الهدی مشغول تفسیر نهج البلاغه برای اون لات و لوت هاست و با غضب به او میگوید اینجا هم داری فتنه به پا میکنی بچه و برای خارج کردن او از آن سلول مجبور میشوند که اون لات های سابق که شدیداً تحت تأثیر رفتار و گفتار علم الهدی متحول شده بودند درگیر شوند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حتماً شما هم متحیرید که مگر پدر و مادر این بچه چه کسانی بودند و چه کرده اند که او در این سن چنین بلوغ فکری و عملی پیدا کرده و این تسلط حیرت انگیز را بر قرآن و نهج البلاغه و... دارد
و از دیگر نکات جالب این که او این نامه ی حیرت انگیز را در سن حدود 16 سالگی برای خواهرش نوشته

اما اینها را نگفتم تا خیلی روی علم الهدی متمرکز بشیم در این پست حداقل
این نامه رو به شما تقدیم کردم تا عمیقاً روی بند بند آن بیاندیشیم و فکر کنیم و گفتگو کنیم
دوستان ما باید بدانید که در چه برهه ای از تاریخ بشریت هستیم و رسالت ما در این دنیا چیست؟
چه کسی باید پرچم را به دست پرچم دار تقدیم کند؟
یاران امام زمان از مریخ هستند؟
دوستان هیچ کسی نیست!
من و شما هستیم
باید نگاه هایمان را عمیقتر کنیم
عزم هایمان را جزم تر کنیم
بیاندیشیم و تفکر کنیم در آیات قرآن و نهج البلاغه
از 90 دقیقه های بیهوده و سریال های عبث و فیلمهای بی خاصیت کم کنیم
با خدای خود بیشتر خلوت کنیم
چند نفر از ما روزی 10 دقیقه ثابت یه جای مشخص و زمان مشخص با خدا خلوت میکنیم
اثر اینکار خیلی متفاوت است با اینکه مثلاً بگیم :
ما بسیاری اوقات در مسیر که تنها میرویم با خدا صحبت میکنیم ، شب قبل از خواب با خدا صحبت میکنیم و خلاصه هر وقت و هر جا که بشه با خدای خود مناجات میکنیم
این ها همه خوب است و مطلوب اما :
تأکید شده توسط 14 معصوم که وقت مشخص وثابتی در روز و مکان مشخص و ثابتی هر روز ولو به مدت کم با خدای خود خلوت کنید
در حقیقت با خدا قرار ملاقات خصوصی میگذارید
و سایر کارها در این زمان تعطیل میشود
فقط ما هستیم و خدا
و این باید علاوه بر نمازهای واجب 5 گانه و تلاوت های قرآن روزانه ی ما باشد
مقداری مطالعه کنیم نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه را
مقداری به اطرافیان و خانواده و نزدیکانمان برای رضای خدا خدمت کنیم
و بعد به لطف خدا زمانیکه اندیشه های ما بیدار شد و روشن شد به نور ایمان و مزین به عمل صالح شد سعی در اصلاح جامعه خود بنماییم و...
اول میخواستم اون آیاتی رو که شهید علم الهدی در انتهای نامه آورده برایتان بیاورم
بعد گفتم حیف است بهتر است به این بهانه هم که شده بریم خودمان سری به قرآن بزنیم
از دوستان تقاضا دارم بیاییم و در مورد بند بند فراز های این نامه پرمغز گفتگو و تبادل نظر کنیم.
نظرات 1 + ارسال نظر
taheri دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:24 ق.ظ

خیلی خیلی ممنونم ازتون که این نامه به این زیبایی را برای ما گذاشتید خدا اجرتآن بدهد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد